قال الباقر علیه السلام :
قال الباقر علیه السلام : ما احب ان لی الدنیا و ما فیها و انی بت لیله و لیست لی بزوجه
حضرت باقر علیه السلام فرمود : دوست نمی دارم اگر دنیا و آنچه در آنست از من باشد و من شبی را بدون همسر بگذرانم .
.
تاثیر ازدواج:
تاثیر ازدواج
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.
مستدرک الوسائل، ج 14، ص 154.
.
به چشم کسان کز بصر یافت نور |
پدید است مقدار هر کس ز دور |
شخصیت وابستهDependent Personality)) |
شخصیت وظیفه شناس |
شخصیت وسواسی (Obsessive) |
شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا |
ویژگی های خلقی شخصیت افسرده |
شخصیت مِهر طلب |
ویژگی های افراد خود شکوفا ( Self- actualized) |
شخصیت نمایشی |
پذیرش ( خود، دیگران، طبیعت) |
شخصیت مراقب |
آنچه افراد سالم از آن می رنجند |
ویژگی های شخصیت حساس |
خودانگیختگی، سادگی، طبیعی بودن |
شخصیت فارغ البال |
مسئله مداری |
شخصیت ماجراجو |
خود مختاری، استقلال فرهنگ و محیط، اراده |
شخصیت پرشور |
استمرار تقدیر و تحسین |
شخصیت متلون |
حس همدردی |
شخصیت جدی |
روابط بین فردی |
شخصیت با خصیصه های فردی |
ساختار مـَنشی مردم گرا |
شخصیت پارانوئید یا سوء ظنی (Paranoid Personality) |
تشخیص بین وسیله و هدف |
شخصیت اسکیزوئید (Schizoid) |
شوخ طبعی |
شخصیت اسکیزوتایپی(Schizotypal) |
خلاقیت |
شخصیت ضد اجتماعی ( Antisocial) |
مقاومت در برابر فرهنگ پذیری |
شخصیت نمایشی یا هستیریک ( Histrionic) |
کیفیت کناره گیری و نیاز به خلوت و تنهایی |
شخصیت خود شیفته(Narcissistic) |
نتیجه گیری |
شخصیت اجتنابی (Avoidant) |
یکی از معیارهای انتخاب همسر در نظر گرفتن خصوصیات شخصیتی وی و همسانی آن با شخصیت فردی است که می خواهد ازدواج کند. البته پی بردن به این مهم کاری دشوار و کاملاً تخصصی است ولی جهت شناخت بهتر جوانان عزیز و آشنایی بیشتر آنها به معرفی چند تیپ مختلف شخصیتی می پردازیم.لازم به ذکر است مطالبی که مطرح می شود فقط در کلیات مصداق دارد و شاید در مورد تک تک افراد صدق ننماید، قصد ما بیشتر افزایش اطلاعات جوانان و نوجوان عزیز است و جهت بررسی و تحلیل مشکلات خاص به آنها توصیه می شود حتماً به مراکز مشاوره و روان درمانی مراجعه فرمایند. با بیان این مقدمه ابتدا به معرفی بعضی از انواع تیپ های شخصیتی می پردازیم و در قسمت های بعد به شما می گوییم که چه همسری مناسب هر تیپ شخصیتی است.
شخصیت وظیفه شناس
وظیفه شناس ها به اصول اخلاقی پای بند هستند و تا کارشان را درست و تمام انجام ندهند، آرام نمی گیرند. آنها به خانواده خود وفادارند و از مقامات مافوق اطاعت می کنند. کار زیاد، ویژگی بارز این گونه ی شخصیتی است وظیفه شناس ها موفقیت طلب هستند، هیچ پزشک، وکیل، دانشمند یا مقام اداری موفق بدون برخورداری از این ویژگی شخصیتی نمی تواند در کارش موفقیتی کسب کند.
وظیفه شناس ها در مقایسه با سایرین از این هشت ویژگی بهره بیشتری دارند1- کار زیاد: وظیفه شناس شیفته کار است.2- کار درست: شخصیت وظیفه شناس به درست انجام دادن کارها توجه دارد. او پایبند وجدان است و به ارزش ها و اصول اخلاقی بها می دهد.3- راه درست: "همه چیز باید درست انجام شود" شخصیت " وظیفه شناس" معنای این جمله را به خوبی می داند ؛ از رسیدگی به حساب های مالی گرفته تا دستیابی به هدف های مقام مافوق، و طرز تمیز کردن زیر سیگاری ها، همه اینها باید درست انجام شود.4- کمال طلبی: وظیفه شناس ها می خواهند همه ی کارها بدون کمترین لغزش و به مطلوب ترین شکل ممکن انجام شود.5- ثابت قدم: این افراد به نقطه نظرهای خود پایبندند و در معرض ناملایمات مصمم تر می شوند.6- توجه به جزئیات: وظیفه شناس ها به نظم و ترتیب و جزئیات امر توجه دارند. آنها سازمان دهندگان خوبی هستند ؛ توجه به جزئیات از جمله ویژگی های این گونه شخصیتی است.7- احتیاط: در تمام امور زندگی محتاط و دقیق و مراقب هستند.8- صرفه جویی: وظیفه شناس ها صرفه جو هستند. آنها از دور انداختن چیزهایی که برایشان فایده ای دارند و یا قبلاً داشته اند و یا احتمالاً خواهند داشت خودداری می کنند.
1- با روی خوش، از خود صبر و شکیبایی به خرج دهید و بگذارید وظیفه شناس ها عادات خود را داشته باشند. به او فشار نیاورید،" که ترا به خدا ، امروز را به ما اختصاص بده" بهتر است به خود بگویید من همسرم را می شناسم او تا کارش را انجام ندهد دست بردار نیست.
2- انتظار نداشته باشید که شخصیت "وظیفه شناس" تغییر بکند شما نیز از توانمندی هایتان استفاده کنید.
3- هرگز با او بحث نکنید و درگیر جنگ قدرت نشوید. او آن قدر بحث و مشاجره را ادامه می دهد تا تسلیم شوید و یا قانع گردید، سعی کنید به حرفهایش به راحتی گوش کنید.
4- از شرایط خود شاد باشید و از امنیت و ثباتی که همسر " وظیفه شناس" شما به زندگی تان می آورد، راضی باشید.
5- از او انتظار تعریف و تمجید نداشته باشید. همسر وظیفه شناس شما ممکن است در مورد لباس یا وضعیت ظاهری شما حرفی نزند ولی او به خوبی متوجه شماست.
6- انعطاف پذیر باشید.
اشخاص وظیفه شناس، اغلب افرادی که احساسات خود را بروز دهند مانند شخصیت های نمایشی را می پسندند. از سوی دیگر وظیفه شناس ها، ماجواجوها و کسانی را که ریسک می کنند، دوست دارند. اشخاص به نسبت "جدی" و " حساس" نیز احتمالاً با استقبال وظیفه شناس ها روبرو می شوند. شخصیت وظیفه شناس، با افراد " پرشور" و یا " مراقب " همخوانی ندارد و شخصیت "فارغ البال" ( بی خیال ) آنها را ناراحت می کند.
اینها افرادی شاخص اند و معمولاً رهبران، ستارگان و جاذبان بخش های عمومی و حقوقی جامعه را تشکیل می دهند. حرمت نفس جادویی و اعتماد به نفس که ویژگی این گونه شخصیت است رؤیاها را به پیروزی ها و موفقیت های چشمگیر تبدیل می کند.
1- حرمت نفس: افراد با این تیپ شخصیتی به خود و توانمندی هایشان اطمینان دارند. آنها خود را موجوداتی منحصر به فرد می دانند و معتقدند دلیلی برای حضور آنها در این سیاره خاکی وجود دارد.2- معتقد به تشریفات و احترامات رسمی هستند و انتظار دارند که دیگران در تمام مواقع با آنها با احترام برخورد کنند.3- بلند پروازی: این افراد موجوداتی بلند پرواز و جاه طلب هستند.4- سیاستمداری: این افراد در برخورد با دیگران زیرک و حسابگر هستند و از توانمندی های دیگران برای رسیدن به خواسته ها یشان استفاده می کنند.5- رقابت در وجود آنها شعله ور است . می خواهند به اوج برسند و همانجا باقی بمانند.6- از معاشرت با افراد بلند مرتبه و شاخص لذت می برند.7- خودآگاهی: از حالات ذهنی و روحی خودشان آگاه هستند و می دانند چه فکر و چه احساسی دارند.8- توازن و وقار: " بااعتماد به نفس ها" تعریف ها و تمجیدهای دیگران را با رغبت می پذیرند، ولی هویت خود را از دست نمی دهند.چند توصیه برای زندگی با شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا
همسر مناسب شخصیت با اعتماد به نفس، کسی است که خوشبختی را در رفع نیازهای دیگران جستجو می کند، از جمله این گونه های شخصیتی می توانیم به " مهر طلب ها" اشاره کنیم. مشروط بر آنکه این گونه افراد راه افراط نروند و فردیت و حد و حدود همسر خود را مخدوش نسازند. شخصیت های حساس به همسران قدرتمند و معاشرتی نیاز دارند و شخصیت های با اعتماد به نفس می خواهند مورد نیاز باشند. بنابراین، این دو تیپ شخصیتی اغلب مکمل یکدیگر. هستند شخصیت " نمایشی " نیز اگر تضمین بیش از اندازه نخواهد، می تواند همسر مناسبی برای شخصیت " با اعتماد به نفس " باشد اگر دو " با اعتماد به نفس " یکدیگر را به همسری انتخاب کنند، امکان بروز مبارزه میان آنها زیاد است.
از جمله گونه های شخصیتی که " با اعتماد به نفس ها" همخوانی ندارند می توان به " مراقب ها " " فارغ البال ها" "ماجراجوها" و " پرشورها" اشاره کرد.
"با اعتماد به نفس" نیاز دارد که همیشه شماره یک باشد. این را به عنوان یک منش شخصیتی در او بپذیرید. برای جلب توجه او، به او توجه کنید. عشق و محبت و وفاداری شما برای او بسیار مهم و با ارزش است. مراقب باشید عزت و حرمت نفس خود را در گرو محبت و توجه او قرار ندهید، خود را بی قید و شرط دوست بدارید و توجه داشته باشید که او گهگاه به شما نزدیک می شود و بعد فاصله می گیرد. این موضوع به ویژه بعد از ایجاد رابطه بیشتر به چشم می خورد. تعادل احساسی خود را حفظ کنید و بی جهت نتیجه گیری شتابزده ننمایید که دیگر همسرتان شما را دوست ندارد. به احتمال زیاد مشغله ذهنی پیدا کرده است. اگر لازم است با همسر " با اعتماد به نفستان" رویارویی بکنید، تنها احساستان را با او در میان بگذارید، نظرتان را بگویید ولی درباره ی او داوری نکنید، توجه داشته باشید که برای او مورد انتقاد قرار گرفتن دشوار است. وقتی نگرش ها و احساسات خود را با همسرتان در میان می گذارید به او امکان می دهید که شما را بهتر درک کند و از بروز اختلافات بعدی جلوگیری نماید.
شخصیت مِهر طلب
" مهرطلب" موجودی علاقه مند، مراقب و متوجه است، شما کسی را پر محبت تر، مشتاق تر و دلواپس تر از او نسبت به خود پیدا نمی کنید. تیپ مهر طلب برای جلب محبت دیگران تلاش فراوان می کند. مثلاً تمام وقت، پول و انرژی خود را مصرف می کند ولی آن را به حساب سخاوتمندی و فداکاری می گذارد، در یک مسابقه جرئت جلو افتادن از حریف را ندارد و انگار یک دست نامرئی مانع حرکت، جلو افتادن و موفقیت او می شود. گاهی وقت ها شخصیت های مهر طلب اگر یک مقدار عصبی هم باشند و تحت اضطراب قرار بگیرند آن وقت مشکل پیدا می کنند. مثلاً یک شخصیت سالم می گوید " من محبت شما را دوست دارم و از آن لذت می برم" ولی یک شخصیت عصبی مهر طلب می گوید: " من به محبت شما احتیاج حیاتی دارم و مجبورم به هر قیمتی که شده آن را به دست آورم ولو این که از آن لذتی هم نبرم" یعنی برای محبت ارزشی بیش از حد قائل است. محبت همه کس ، خواه یک رهگذر ناشناس، برای او اهمیت حیاتی دارد و یک بی اعتنایی مختصر یا یک لبخند مهرآمیز و صمیمانه می تواند حالت روحی او را از این رو به آن رو گرداند یا اصولاً دیدش را نسبت به زندگی تغییر دهد. در ازای جلب محبت حاضر است هر بهایی بپردازد و مهمترین بهایی که می پردازد گذشتن از استقلال رأی و آزادی است . او با هم بودن را خیلی ترجیح می دهد و تنهایی را دوست ندارد. " مهر طلب ها" به دیگران متکی هستند و از آنها به خوبی خط می گیرند. هنگام تصمیم گیری نظرات دیگران را می پرسند و به توصیه آنها عمل می کنند.
زنان و مردان " مهر طلب" می توانند با سایر گونه های شخصیتی کنار بیایند آنها به خوبی می توانند نیازهای همسرشان را تشخیص دهند و به رفع آنها اقدام نمایند اما اشکالاتی نیز دارند. "مهر طلب" گوش شنوا دارد و سر به زیر است و در این شرایط ترجیح می دهد همسرش عهده دار امور باشد. شخصیت " مهرطلب " باید مواظب باشد که با گونه اختلال شخصیتی " سادیستی " یا " ضد اجتماعی " طرف نشود؛ این اشخاص به راحتی می توانند موجب رنجش و آزار شخصیت مهرطلب را فراهم سازند. احتمالاً برای شخصیت مهر طلب ، شخصیت وظیفه شناس، همسر خوبی می شود. شخصیت های " مهر طلب " و " پرشور" هم به خوبی با هم کنار می آیند.
1- شخصیت " مهر طلب " به راضی کردن شما علاقه دارد، وی را بپذیرید و به خاطر آنچه او به شما ارزانی می کند احساس گناه نکنید.
2- توجهات او را فرض مسلم و مفت ندانید. شخصیت مهرطلب در زندگی به خوبی امیال شما را پیش بینی می کند و این امیال را در اولویت قرار می دهد. ولی وقتی چیزی از شما می خواهد، ممکن است به روی خود نیاورد و خواسته هایش را مطرح نسازد و منتظر می ماند تا نیازهای او را تشخیص دهید، پس سعی کنید در تشخیص نیازهایش کوشا باشید.
3- از آنجایی که او نسبت به نظر دیگران در مورد خودش بسیار حساس است و ذهنش اسیر تأیید و تکذیب دیگران است، لذا انتقاد کردن از " مهرطلب" او را نسبت به خودش مردد می کند و چه بسا در مقام سرزنش خود بر می آید که لزوماً واکنش سازنده ای نیست. هنگامی که خواستید از او انتقاد کنید همیشه اول خصوصیات مثبت وی را برشمارید و بعد مطالبی را در حد تذکر گوشزد نمایید.
4- به نظرات مثبت وی بها دهید و از آن استقبال کنید. شخصیت مهر طلب هرچه شدت مهر طلبی اش زیادتر باشد، بیشتر می خواهد شما را راضی کند و برای راضی کردن شما حرفی بزند ولی ممکن است نظر دیگری داشته باشد. بنابراین باید نیازهایش را بشناسید و مواظب باشید حرف او با سخن دلش یکی باشد. مثلاً شما می گویید، می خواهید روز جمعه به کوه برویم و وی جواب می دهد " بله بسیار عالی است" در حالی که ممکن است دلش بخواهد کارهای عقب افتاده اش را انجام دهد.
شخصیت نمایشی
شخصیت نمایشی می تواند روی زندگی همه اطرافیان خود اثر بگذارد.
ویژگی های شخصیتی وی عبارت اند از:
1- احساسات: زنان و مردان نمایشی در یک دنیای احساسی زندگی می کنند
احساس گرا هستند، احساسات وعواطف خود را ابراز می کنند، گرم و پرمحبت هستند.
2- زندگی را زنده و با روح می بینند، تصوراتی سرشار دارند، داستان های سرگرم کننده تعریف می کنند. عاشق تخیل و ماجراها و داستانه های عاشقانه خوش فرجام هستند.
3- " شخصیت های نمایشی" دوست دارند که دیده شوند، می خواهند جلب نظر کنند و مورد توجه قرار گیرند، آنها اغلب کانون توجهند. وقتی همه چشمها را متوجه خود ببینند، شکوفا می شوند.
4- وضع ظاهر: آنها به آراستگی بهای فراوان می دهند، از لباس، از مد و از طرز لباس پوشیدن لذت می برند.
5- جذابیت جنسی: افراد نمایشی از جنسیت خود راضی هستند با دیگران گرم می گیرند و نگاهها را به خود جلب می کنند.
6- ایجاد ارتباط: نمایشی ها به راحتی به دیگران اعتماد می کنند و با آنها ارتباط برقرار می سازند.
7- توجه به عقاید دیگران: نمایشی ها با اشتیاق به دیدگاه ها و پیشنهادات دیگران توجه می کنند.
" شخصیت های نمایشی" تحت تأثیر گونه شخصیتی خود می توانند با انواع شخصیت ها به تفاهم برسند، اما به نظر می رسد رابطه ای در زندگی آنها دوام پیدا می کند که بتواند تعادلی در زندگی زناشویی آنها برقرار سازد و در این میان شخصیت وظیفه شناس می تواند همسر خوبی برای شخصیت نمایشی باشد.
زن و شوهرهای "نمایشی" و" با اعتماد به نفس" به دلیل تشابهاتی که دارند با یکدیگر کنار می آیند. این دو شخصیت، توجه دیگران را جلب می کنند و می توانند از توجه آنها برخوردار گردند و مشترکاً از آن استفاده کنند. شخصیت های مهر طلب نیز از زندگی با شخصیت نمایشی راضی هستند.
1- به او آزادی احساس بدهید و از نتایج ناشی از آن برخوردارشوید، پروبال او را نبندید، در برنامه های اجتماعی مشارکت کنید، به سفر بروید، میهمانی بدهید، در میهمانی ها شرکت کنید.
2- از او تعریف کنید. از طرز لباس پوشیدن و وضع ظاهرش تعریف کنید. از موفقیت هایش تعریف کنید." همسر نمایشی" شما می خواهد با او به صراحت حرف بزنید و به ویژه احساسات مثبت خود را با او در میان بگذارید. هر چه قدر از وی تعریف کنید برایش زیاد نیست ولی صداقت را فراموش نکنید، اگر به حرفی که می زنید، معتقد نباشید او خیلی سریع این مطلب را در چهره و کلامتان می خواند.
3- رمانتیک باشید، برایش گل، شیرینی و هدیه تدارک ببینید. در مناسبت های مختلف به او کارت بدهید. بی مهری و بی توجهی او را دلگیر می کند.
4- واقع بین باشید. " شخصیت نمایشی"، انجام دادن بعضی از کارها را دوست ندارد از جمله نسبت به اموری که با پول ارتباط دارند، بی توجه است. بهتر است مسئولیت های مالی را خودتان تقبل کنید. به جزئیات امور شخصاً رسیدگی کنید. او را به انجام بهتر کارها تشویق کنید؛ اما هرگز انتظار نداشته باشید که بتواند در انجام دادن این قبیل کارها در سطح و حد شما ظاهر شود. در ضمن به او کمک کنید تا به مسئولیت هایی مانند، تلفن کردن، شرکت در جلسات و به خصوص جلسات مرتبط با فرزندان، عمل نماید.
5- کینه به دل نگیرید، شخصیت نمایشی مسائل را به دل نمی گیرد. او احساسات منفی و مثبتش را نشان می دهد، ولی زود همه چیز را فراموش می کند.
شخصیت مراقب
مراقب ها، با شش ویژگی زیر شناسایی می شوند:
1- استقلال: شخصیت " مراقب" از استقلال زیاد برخوردار است. به توصیه و مشاوره با دیگران محتاج نیست، به سادگی تصمیم می گیرد و می تواند از خودش مراقبت کند.2- احتیاط: در برخورد با دیگران متوجه و هشیار است و قبل از برقراری ارتباط با اشخاص همه جوانب را در نظر می گیرد.3- زمینه های درکی: شخصیت مراقب به خوبی گوش می دهد تا از کم و کیف دقیق مطالب آگاه شود.4- دفاع از خود: مراقب به ویژه وقتی مورد حمله قرار می گیرد به خوبی از خود دفاع می کند.5- حساسیت نسبت به انتقاد: انتقاد را جدی می گیرد، ولی هرگز مرعوب آن نمی شود.6- وفاداری و صداقت: شخصیت مراقب به صداقت و وفاداری بهای فراوان می دهد.
1- شخصیت مراقب ممکن است بسیار با اعتماد به نفس، مستقل، محکم و قاطع باشد. ممکن است ندانید تا چه اندازه به احترام و توجه شما نیازدارد، این خواسته ی او را به تکرار برآورده سازید.
2- در توجه کردن به او تردیدی به خود راه ندهید گرچه ممکن است او بسیار دیر جواب دهد و دیر به شما اعتماد کند اما اصرار در موردش مؤثر واقع می شود . این مسیر را بپیمایید.
3- احتیاط و خویشتن داری او را به حساب بی تفاوتی وی نگذارید. انتظار نداشته باشید که به دیواره دفاعی او نفوذ کنید تا احساسات عمیقش را با شما در میان بگذارد. اگر ارتباط شما با او محکم و با ثبات است به او اطمینان کنید.
4- بهترین راه برخورد و انتقاد از شخصیت " مراقب " این است که بدون انتقاد و بدون مقصر قلمداد کردن او احساساتتان را با او در میان بگذارید. بگویید به او اهمیت می دهید و خواهان روابط بهتر هستید.
5- در معاشرت های اجتماعی سررشته کار را به دست گیرید. شخصیت " مراقب" از این رفتار شما استقبال می کند.
6- توجه داشته باشید اگر دانسته یا نادانسته به او بی اعتنایی کنید موضوع را به دل می گیرد و به راحتی شما را نمی بخشد.
ویژگی های شخصیت حساس1- آشنایی:" حساس ها" آشناها را به ناآشناها ترجیح می دهند. آنها با عادت، تکرار و یکنواختی، سازگاری دارند.2- توجه به دیگران: حساس ها به نظر دیگران درباره خودشان عمیقاً توجه دارند، و برایشان بسیار مهم است که دیگران راجع به آنها چگونه می اندیشند.3- احتیاط: در ارتباط با دیگران بسیار محتاطانه عمل می کنند. از قصاوت عجولانه خودداری می ورزند.4- رعایت جانب ادب: شخصیت حساس، به معنای واقعی کلمه راعی ادب است.5- وظیفه شناسی: حساسها اگر بدانند از آنها چه انتظاری می رود، چه باید بکنند و چگونه با دیگران تماس برقرار نمایند. در حد عالی خود ظاهر می شوند.
6- آنها به سادگی افکار خود را با دیگران ، حتی با کسانی که به خوبی آنها را می شناسند، در میان نمی گذارند.
منبع: روان شناسی زن و مرد- تالیف زهره رئیسی
از مهم ترین و مؤثرترین راه های شناخت یکدیگر قبل ازدواج صحبت و گفت و گوی رو در روی دختر و پسر است. لازم و ضروری است که دختر و پسر، " مذاکره ی مستقیم " داشته باشند و در فضایی آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران، مسائل و نظرات خود را بررسی کنند. این گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگی قبلی باشد. بین تصمیم گفت و گو و انجام آن ، باید فاصله باشد تا طرفین بتوانند خود را آماده کنند و آنچه را می خواهند مطرح کنند، یادداشت نمایند.
اگر این مذاکرات ، چند جلسه و با فاصله ی زمانی بین جلسات باشد ، بهتر است . به طور کلی ، هرچه" وقت " نیاز دارند ، باید در اختیارشان گذارده شود.
یکی از فایده های مهم این گفت و گوها این است که : از سخنان شخص و صحبت با او، می توان تا حد زیادی به مکنونات درونی اش پی برد و از احوال و صفاتش آگاه شد .
" انسان هرچه را در دل و درونش پنهان کند، از لغزش های زبان و حالت های چهره اش آشکار می شود!".این یکی از اصول روان شناسی است که امام به این گونه بیان فرموده اند که : مسائل پنهانی و احوال درونی انسان، گاهی از زبان او می پرد و گاهی قیافه و حالات چهره اش به آن گواهی می دهد. و این دریچه ی خوبی برای راه یافتن به درون و ضمیر باطن اشخاص است .
پدران و مادران – که سعادت فرزندانشان را می خواهند – باید آنان را در این مسئله ی مهم یاری کنند و زمینه ی انجام آن را فراهم نمایند و آرامش لازم را برایشان به وجود آورند. مبادا – خدای ناخواسته – از این کار جلوگیری کنند و تعصب بی جا به خرج دهند. این گفت و گو ، از نظر اسلام و عقل ، پسندیده است . مبادا از اسلام ، داغ تر شویم و از پیغمبر اکرم ، مسلمان تر! بسیار دیده ایم که پدر و مادر دختر، از این گفت و گو ممانعت می کنند و این کارشان را به حساب اسلام و غیرت می گذارند! در صورتی که اسلام و غیرت ، حکم می کنند که وسائل سعادت و خوشبختی فرزندان را فراهم کنیم . و این گفت و گو، در سعادت و تفاهم بین زن و شوهر ، تأثیر به سزایی دارد.
موضوعات قابل طرح در این گفت و گو و مذاکرات ، مختلف است ؛ زیرا افراد ، عقیده ها ، آرمان ها ، هدف ها و خواسته های آنان ، گوناگون هستند. اما بعضی از مطالب، عمومی است و لازم است مطرح شود و روی آنها مباحثه صورت گیرد . بنابراین بعضی از آنها را بیان می کنیم تا جوان بتوانند از آنها به عنوان "دستور کار جلسه !" استفاده کنند:
بیان خط مشی کلی زندگی آینده
گفت و گو درباره ی اهداف آینده :بیان هدف هایی که قصد دارند در زندگی آینده شان دنبال کنند. هدف ها و آرمان های علمی ، اخلاقی ، اجتماعی ، شغلی و...
3- بیان صادقانه صفات و اخلاق و خصوصیات خود
4- بیان خواسته ها و انتظارات طرفین از یکدیگر
5- بیان نظرات خود درباره ی چگونگی برخورد و رفتار و رابطه با خانواده و بستگان و خویشان یکدیگر
6- طرح نظرات خود درباره ی شیوه ی تربیتی فرزندان آینده
7- بیان عیب ها و نواقص و بیماری های خود ( دقت!)
اگر دختر و پسر، بیماری یا عیب و نقصی دارند، صادقانه و بدون کم و زیاد، به یکدیگر بگویند؛ زیرا:
اولاً : این کار، واجب است و پرده پوشی و مخفی کردن عیب ها ، " تقلب " و " تدلیس" و " کلاه گذاری " و" خیانت " محسوب می شود و حرام است.
ثانیاً: اگر از اول گفته شود، طرف مقابل ، یا او را با همان عیب می پذیرد و یا رد می کند . اگر پذیرفت ، خود را برای تحمل آن آماده می کند و او را انسانی صادق و بی تقلب و با شهامت می بیند و محبتش را به دل می گیرد و خود را در آینده " فریب خورده" احساس نخواهد کرد . اما اگر گفته نشود و بدون آگاهی طرف، وصلت صورت گیرد، در آینده از آن عیب و نقص باخبر خواهد شد و خود را " فریب خورده " و " خسارت دیده " و همسر و خانواده ی او را " فریبکار" و " خیانتکار " می بیند ... و آن گاه مشکلات فراوانی به بار خواهد آمد. محبت همسر از دلش بیرون می رود و کینه ی اورا به دل می گیرد ؛ زیرا انسان نمی تواند فردی " فریبکار" را دوست داشته باشد. اگر همین عیب و ایراد را قبلاً صادقانه به او گفته بودند، ممکن بود بپذیرد ، اما حالا مسئله فرق می کند.
بعضی از عیب ها و بیماری ها و اشتباهات گذشته ، که هیچ ربطی به حقوق همسر و زندگی آینده ندارد ، لازم نیست بیان شود.
اگر عیب و اشتباهی بوده و یا هست و نمی دانید به حقوق همسر و زندگی آینده مربوط می شود تا بیان کنید، یا مربوط نمی شود تا بیان نکنید ، درچنین حالتی با " راهنمایی دانا" مشورت کنید.
گاهی مشاهده می شود که دختر و پسر قبل از ازدواج شرط ها و خواسته هایی را برای هم مطرح و بر یکدیگر تحمیل می کنند که ناحق است و طرف را از حقوق مسلم و حتمی خود محروم و از او سلب اختیار می کند .
این شرط ها و خواسته های ناروا را به هیچ وجه نباید پذیرفت . اختیارات و حقوقی را که خداوند به هرکدام از مرد و زن داده است ، نباید با پذیرفتن شرط از دست داد . با خود نگویید : " فعلاً می پذیرم اما بعداً عمل نمی کنیم. " زیرا پذیرفتن شرط تعهد می آورد . "المومنون عند شروطهم" مؤمنان باید به شرط هایشان عمل کنند .
اختیارات و حقوق مرد و زن به دو گونه است : "مسلم و واجب" و "غیر واجب" . درباره ی غیر واجب ها می شود گذشت کرد و با شرط از آنها صرفنظر نمود. اما حقوق و اختیارات مسلم و واجب را نباید به کسی واگذار کرد. خداوند از روی حکمت و مصلحت آنها را واجب کرده است و از دست دادن آنها خلاف حکمت و مصلحت است و به زندگی لطمه می زند و زندگی را از مسیر طبیعی خود منحرف می کند .
"بدبختی آدمی از جهل نیست، از تنبلی است."
تمام جوامع هنگام گذار از اوضاع پیشین خود به وضعیت های جدیدتر ، با مشکلات پیچیده اجتماعی مواجه بوده اند که از آن جمله موضوعانتخاب همسر و ازدواج است. در این وضعیت معمولاً شناخت انسان ها از یکدیگر کم و انتخاب مشکل تر می شود. از طرفی چون در همه جای دنیا و به خصوص در کشور ما بیشتر مردان انتخاب کننده هستند و پیشقدم می شوند، بنابراین خانم ها کمتر قادرند دست به انتخاب بزنند؛ و حتی وقتی با مردی روبرو می شوند که شرایط مورد نظر آنها را دارد بسیار منفعلانه رفتار می کنند.
شاید شما هم دخترانی را سراغ داشته باشید که با وجود این که به مراتب بالایی از رشد اجتماعی رسیده اند اما نتوانسته اند یک خواستگار مناسب داشته باشند. یکی از مسائل دیگری که برخی از دخترها با آن درگیرند، این است که خواستگاران بسیاری دارند اما هیچ کدام از خواستگارها در مورد ازدواج، مصمم نمی شوند. به این گروه از دخترها، باید اشکال کار را گفت و آموزش لازم را باید داد. از طرف دیگر خانم هایی را در جامعه می بینیم که روز به روز سنشان بیشتر می شود در حالی که فرصتی برای ازدواج نمی یابند. در این مقاله ضمن آموزش برخی از موضوعات مذکور، به خانم ها تلاش می کنیم به شما یادآوری کنیم که نباید نقش اراده را ناچیز شمرد و در این مورد خاص هم فعالانه و با اراده و خواست خود عمل کنید. ما انسان ها عادت کرده ایم وقتی مشکلی پیدا می کنیم همه چیز را به گردن این و آن می اندازیم، اما باید علت مشکلات مان را در وجود خود جستجو کنیم.
بزرگمهر
"روزی به تقدیر است، اما تو در تدبیر کوتاهی مکن".
1- نخستین معیار ازدواج برای یک مرد، وضعیت ظاهری و به ویژه چهره زن است، چهره ای شاداب و سرزنده و مهربان با تبسمی همیشگی؛ اما شاید همه ما با یک سؤال مواجه شده باشیم که: "چرا کسی با ظاهری ضعیف تر از من و یا شرایطی ( شغلی ، تحصیلی ، اجتماعی و ...) پائین تر از من، موفق شده ازدواج مناسبی داشته باشد، اما من ... ؟" در این خصوص باید متذکر شویم چهره معیار توجه است اما معیار انتخاب نیست، پس چهره معیاری برای توجه لحظه ای استاما معیاری برای توقف نیست وباید علاوه بر آن به مهارت های ارتباطی جذب کننده دیگری نیز مجهز بود. در عین حال که باز هم روی شاد بودن به عنوان یک معیار کلیدی تأکید می شود اما علاوه بر چهره، کلاً وضعیت ظاهری فرد مثل تیپ او، تنوع در لباس پوشیدن، تمیز و مرتب بودن و ... همگی مهم است.
2- اگر به مرد خاصی علاقه پیدا کرده اید به او نشان دهید که می توانید او را درک کنید و به نظراتش – حتی اگر مخالف نظر شما باشد – احترام می گذارید.اگر حرفی مخالف نظر شما را بیان کرد ، یکباره آن را رد نکنید و مخالفت نشان ندهید بلکه بگذارید تا حرفش تمام شود بعد در کمال آرامش و صمیمیت، نظر خود را مطرح کنید و بگوئید در برخی موارد با او موافقید. اظهار نظر شما در مورد صحبت مرد مورد نظرتان برای زندگی ، باید این حس را در او ایجاد کند که "من به شما نزدیکتر از خودتان هستم و شما را بهتر از خودتان درک می کنم." از طرفی رفتار کلامی شما، همیشه باید با رفتار احساسی شما همخوانی داشته باشد. وقتی احساس مثبت خود را در کلام بیان می کنید، نگاه چهره ای شما هم باید احساس مثبت و خوبتان را نشان دهد. وقتی با محبت، حرفی می زنید نباید چهره ای خنثی داشته باشید بلکه تمام محبت تان باید در نگاه و صدایتان مشهود باشد. یا وقتی انتقاد می کنید لحن صدایتان باید نشان دهد که فقط با آن ویژگی خاص مخالفید اما کل شخصیت او را زیر سؤال نبرده اید.
3- مهمترین عامل در انتخاب شریک زندگی، اعتماد به نفس است، هر چه درباره این مسئله بگوئیم کم گفته ایم. اعتماد به نفس یعنی تمام زندگی شما و تمام آنچه که دارید. اعتماد به نفس یعنی فرد تصورش از خودش به اندازه واقعی باشد. برخی از دخترها اصلاً اعتماد به نفس ندارند که ابراز وجود کنند و زندگی خود را به رسمیت بشناسند، در حالی که باید به آنها این آگاهی داده شود که تا درست صحبت کردن را تمرین نکنند و نتوانند از خود به دیگران، اطلاعات مناسب بدهند، امکان انتخاب شدنشان طبیعتاً خیلی کم خواهد بود.
شاید بگوئید چگونه می توانم اعتماد به نفس داشته باشم در حالی که همیشه آن را در من سرکوب کرده اند، در دوران بحرانی که شخصیت ما در حال شکل گرفتن بود والدین یا نزدیکان بارها کلماتی مثل بی خاصیت، عقده ای و ... نثار ما کرده اند، یا مدام کسی را به رُخمان کشیدند و هیچ وقت به اعتماد به نفس ما اجازه شکوفایی داده نشد. بخش مهمی از زندگی ما پند و اندرز، سرکوفت زدن و سرزنش شنیدن به خاطر مسائل خیلی پیش پا افتاده بوده، به طوری که از کوچکترین اشتباهات، کوهی ساختند و به سرمان کوبیدند. شاید هم بگویید ما همیشه تحت کنترل دیگران بودیم طوری که اعتماد به نفس مان رشد نکرد و قدرت خلاقیت ما نابود شد.
اما این را بدانید که بزرگترین اندیشمندان، محققان و حتی تمام افرادی که شما در اطراف خود می بینید که اعتماد به نفس دارند، روزی به این درد گرفتار بوده اند اما بر آن غلبه کردند پس شما هم می توانید. در مرحله اول سعی کنیداز قضاوت کردن در مورد خودتان، خودداری کنید، همه ما اشکالاتی داریم که به تدریج باید آنها را رفع کنیم. وقتی اعتماد به نفس پیدا کردید تازه متوجه می شوید که چه احساسی دارید، چه آرزوهایی دارید و در دنیا به دنبال چه می گردید؟
از خود بپرسید من در کدام مورد خود را پایین تر از دیگران می بینم؟ ظاهری، مالی، روابط اجتماعی یا تحصیلی؟ و بعد سعی در رفع آن کنید، شاید شما هیچ نقصی ندارید و فقط تصویر منفی از خود دارید. اگر جهان را مملو از انسان هایی بالاتر و برتر و زیباتر از خود ببینید، طبیعتاً دچار احساس حقارت می شوید و همیشه خود را دست کم می گیرید ؛اما اگر نیروهای درونی بیکران خود را بشناسید و گسترش دهید حتماً اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت و هیچگاه محو شخصیت و جذابیت دیگران نخواهید شد.
اگر کمی به اطراف خود نگاه کنید، افرادی را خواهید دید که نه چندان زیبا هستند و نه تحصیلات بالایی دارند اما کوهی از اعتماد به نفس هستند و این باعث پیشرفت های بسیار زیادی در زندگی و از جمله در ازدواجشان شده است.
"آینده تو بستگی به این روزهایی دارد که پشت سر می گذاری، به تلاشت ادامه بده."
4- داشتن اعتماد به نفس اولین تأثیر خود را روی طرز صحبت کردن شما نشان می دهد. با خوب صحبت کردن می توانید شخصیت زیبای خود را به دیگران بشناسانید. برخی افراد به دلیل ترسی که از اشتباه کردن دارند کمتر صحبت می کنند، در حالی که باید اشتباه کردن را به عنوان پیش آمدن فرصتی برای یادگیری بیشتر دانست. کسانی که از اشتباه کردن در جلسات آشنایی یا به اصطلاح خواستگاری- و کلاً در تمام مجامع دیگر – واهمه دارند، کمتر اظهار نظر می کنند، در نتیجه آدمی بسته و نفوذ ناپذیر و یا خجالتی جلوه می کنند و باعث می شوند دیگران از آنها دوری کنند. پس در جلسات سؤال کنید، حتی اگر اشتباه سؤال کنید. انسان ها و از جمله مردها، از شخصیت بسته خوششان نمی آید. شخصیت بسته به کسی می گوئیم که در اظهار نظر تردید می کند. می توانید طرز صحبت کردن بهتر را با خواندن کتاب های مناسب تمرین کنید.ما باید از خودمان به دیگران، اطلاعات بدهیم. اگر از خودمان به کسی اطلاعات خوب بدهیم، خواه ناخواه او جذب ما می شود، حالا چه زن باشد و چه مرد. پس در جلسات اظهار نظر کنید؛ شما خود را دوست داشته باشید، دیگران هم شما را دوست خواهند داشت.
در ضمن این که خوب صحبت می کنید، شنونده خوبی هم باشید و با پر حرفی های خود طرف مقابل را خسته نکنید. سعی کنید با یک مرد در مورد مطالبی سخن بگویید که مورد علاقه اوست و با او هم حسی داشته باشید، اما به او راه حلی ارائه ندهید و خود را زیاد عاقل تر از او جلوه ندهید. گاهی به خانم ها – حتی آنها که متأهل هستند- توصیه می کنیم که خیلی خود را با تجربه و باهوش تر از شوهرشان نشان ندهند. حتی گاهی به طور عمد اشتباهاً حرفی را بزنند تا شوهر آن را اصلاح کند و سوء برداشت او را رفع کند. خانم ها با جنبه احساسی یک مرد، سر و کار دارند نه جنبه عقلانی او. بگذارید گاهی مرد شما را از سوء برداشت تان آگاه کند و به اصطلاح چیزی را به شما یاد بدهد، آن وقت بگویید: "ای وای، من این را نمی دانستم!"
البته منظور این نیست که شما زن ها همیشه باید کم هوش تر از مردها باشید.در فرهنگ ما معمولاً زن، مشاور مرد است. مشاور باید عاقل تر از خود فرد باشد، اما نباید به عاقل تر بودن خود تظاهر کند. مثل پادشاهان که در قدیم، مشاوری برای خود داشتند و مشاور همیشه عاقل تر از پادشاه بود، اما در عمل سعی می کرد پادشاه را بالاتر از خود جلوه دهد.
5- با خودتان صادق باشید و احساسات درونی خود را بشناسید. شاید شما هم از آن دسته خانم هایی باشید که همیشه کسی بالای سرتان بوده که مدام به شما گفته باید فداکاری و از خود گذشتگی داشته باشید و همیشه باید به فکر شوهر و بچه هایتان باشید و از حق خود بگذارید، طوری که هر وقت می خواهید حق خود را بگیرید، احساس گناه می کنید.
"به اغلب ما از دوران کودکی آموخته اند که به علایم داده شده از جانب دیگران بیشتر توجه کنیم تا علائمی که از درون خودمان است. ما را تشویق کرده اند که نیازها و خواسته های خود را نادیده بگیریم و زندگی مان را براساس توقعات دیگران بنا کنیم."
اگر بخواهید جذاب باشید باید خود را واقعی جلوه دهید، بپذیرید که "من بدون اشتباه نیستم". آدم طبیعی دوست داشتنی است. حتی ممکن است در حین صحبت کردن از خجالت سرخ شوید، اما هیچ اشکالی ندارد ، بگذارید تا سرخ بشوید. این ابراز طبیعی یک احساس است که در همه ما وجود دارد. کسی که راحت احساسش را بروز می دهد در نظر دیگران انسانی طبیعی و دوست داشتنی جلوه می کند. حتی باعث می شود دیگران هم با شما راحت باشند.
"وقتی احساسات خود را مخفی می کنیم، از خود و از دیگران بیگانه می شویم. تنهایی ما یک امر نسبی است."
باید بپذیرید که شما هم مثل تمام انسان های دیگر، حق دارید از چیزی خوشتان بیاید و یا از چیزی اجتناب کنید. شما هم گاهی احساس تنهایی می کنید، گاهی نسبت به کسی خشمگین و عصبانی می شوید، گاهی دلخور می شوید و گاهی هم احساس گناه می کنید. اینها همه احساساتی طبیعی هستند که باید آنها را به بهترین وجه ابراز کنید. باید راه را برای بروز تمام این احساسات باز کنید، اکثر بیماری های جسمی و روحی از انباشته شدن همین احساسات مختلف بر روی هم و تخلیه نشدن آن ناشی می شود، برای همین است که امروزه شاهد افزایش افسردگی و اضطراب در بین زن ها هستیم. اکثر خانم ها، وقتی احساس دلتنگی و یا افسردگی می کنند جلوی گریه کردن خود را می گیرند و سعی می کنند تا خود را نزد دیگران شاد و خوشحال جلوه دهند.
یک نویسنده
"کسانی که بلد نیستند از ته دل گریه کنند، از ته دل خندیدن را نیز بلد نیستند."
جلوی خشم خود را می گیرید و این خشم را به سوی خودتان سوق می دهید، در مورد نگرانی و اضطرابتان با کسی صحبت نمی کنید و خلاصه تمام احساسات قشنگ انسانی خود را نابود می کنید. در حالی که بروز دادن تمام این احساسات در جای خود و با روشی مناسب، باعث می شود تا با حالات انسانی خود بیشتر آشنا شویم و بتوانیم در ضمن کمک گرفتن از دیگران ، ارتباطات خود را نیز وسعت بخشیم.
6- با دیگران نیز صادقانه رفتار کنید. به این مهم توجه داشته باشید که درست است همیشه، باید صادقانه حرف بزنید، اما صداقت همیشه باید با درایت همراه باشد، ما عادت داریم صداقت را با صراحت یکی بدانیم. صداقت در مراسم معارفه – یا اصطلاح خواستگاری – به معنی دروغ و راست نیست، بلکه به این معنی است که چه چیزی را باید بگویید و چه چیزی را نگویید. ما حق داریم بعضی چیزها را نگوییم اما اگر چیزی را گفتیم حق نداریم دروغ بگوییم. لازم نیست همه چیز در همان جلسه اول گفته شود. شما اگر یک عیب واضح و مهم دارید آن را نپوشانید بلکه زیرکانه بیان کنید، اما عیب های جزیی خود را- که شاید اصلاً عیب نباشد- لازم نیست در همان جلسه اول خواستگاری بیان کنید. خواستگاری نباید به یک جلسه محدود شود. وقتی مردی بهتر و بیشتر شما را شناخت و با خصایص شما آشنا شد بهتر هم می تواند پذیرای عیب شما باشد.
7- لازم نیست به اصطلاح زیاد از خود مایه بگذارید و حقوق خود را نادیده بگیرید. اگر طرف مقابل رفتاری داشت که دور از شأن شما بود، حق دارید با متانت و وقار حرف خود را بزنید و خود را دست کم نگیرید. هیچ گاه خود را دیوانه او نشان ندهید، در غیر این صورت احتمال این که او خود را از شما دور کند، زیاد خواهد شد. هیچ وقت از این که ممکن است او را از دست بدهید، نترسید. این ترس می تواند آن چنان شما را مسحور او کند و دیده عقلتان را کور کند که اثر بدی روی رفتار ظاهری شما داشته باشد و همه چیز را به هم بریزد. کلاً در تمام لحظات- و از جمله در هنگام خداحافظی - باید طوری رفتار و صحبت کنید که نشان دهید از طرفی برای شخصیت او به عنوان یک انسان احترام قائلید و از طرفی هم دارای اعتماد به نفس هستید و برای رفتار خود حد و حدودی قائل می باشید. رفتار شما باید در کنترل خودتان باشد. باید هر وقت تصمیم گرفتید خداحافظی کنید ، نه این که آنقدر صحبت را طول بدهید که طرف خسته شود و یا اگر ضعفی در شماست، به آن پی برد.
8- در مورد راه های انتخاب درست و روش های شناختن طرف مقابل ، بیشتر بررسی کنید تا اگر بعد از تمام این تلاش ها به او رسیدید، روزی از انتخاب خود پشیمان نشوید. برای این که انتخاب درستی انجام دهید باید احساسات خود را کنترل کنید.
"هرگز به احساساتی که در اولین برخورد از کسی پیدا می شود، نسنجیده اعتماد نکنید."
اگر به احساسات خود بیش از اندازه فرصت بروز بدهید باعث می شود نتوانید طرف مقابل را به خوبی بشناسید و ندانسته از او قهرمانی افسانه ای برای خود می سازید که احساسات شما را جریحه دار می کند.
نکته مهمی که لازم است همه ی دخترها به آن توجه کنند این است که "تا وقتی سر سفره عقد نشسته اید، به کسی دل نبندید". این دلبستگی می تواند در روحیه و زندگی شما تأثیر بسیار مخربی داشته باشد. کم نیستند دخترانی که به خاطر این وابستگی شدید، حتی سر از بیمارستان در آورده اند. احساس شما همیشه باید در کنترل شما باشد.
"گاهی اوقات برنده شدن از باختن، بدتراست."
وابستگی داشتن، قدرت تفکر شما را محدود می کند، طوری که با هر بار ناکام شدن، تمام دنیا روی سرتان خراب می شود ؛ اما اگر وابسته نباشید می توانید علت رفتار طرف مقابل را بهتر درک کنید و در رفتارتان، آرامش بیشتری داشته باشید. به جهان بدبین نباشید، شما خودتان را تغییر دهید، مطمئن باشید جهان هم خودش را برای شما تغییر خواهد داد و باید در این تغییر یافتن خودتان آنقدر مصمم باشید که موانع را از سر راه موفقیت خود بردارید.
"تا هنگامی که در قلب خود احساس می کنی حق با توست، هرگز از حرف دیگران دلتنگ مباش."
پس در مورد ازدواج هم فعالانه برخورد کنید، نه منفعلانه. شما می توانید انسان بسیار جالب تری باشید طوری که دیگران به شما غبطه بخورند.
در قسمت قبل به
هدف های انحرافی ازدواج پرداختیم. اینک در ادامه می خوانیم ...
برای آن که معیارهای مناسبی برای انتخاب همسر در دست باشد ، به پاره ای از ویژگی های یک همسر شایسته اشاره می شود:
خصوصیات شوهر شایسته1- دیانت و تقوی:شوهری که متدین و با تقوی باشد، حقوق همسرش را حفظ می کند و هیچ گاه در پی هوس های نامشروع نیست، به او احترام می گذارد و از هرگونه ستم احتراز ( دوری ) می کند.
امام باقر(ع) می فرمایند: " شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت او نهفته است؛ هر کس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید."
2- حسن خلق:یکی از ویژگی های شوهر شایسته آن است که از نظراخلاقی مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستی مخلص باشد.
حضرت رسول ( ص ) می فرمایند : هرگاه فردی به خواستگاری دخترتان آمد که از نظر دین و اخلاق شما را راضی می کرد دخترتان را به ازدواج او در آورید.
3- فعّال و تلاشگر: شوهر باید برای تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خانواده اش کوشش و فعالیت نماید. بدترین شوهر کسی است که در خانه بنشیند و همسرش را برای تهیه مایحتاج خانه به کار وا دارد.
بیان ، یکی از عوامل تشکیل دهنده شخصیت است. کسی که در گفتار با کلمات توهین آمیز و فحش و ناسزا دیگران را بیازارد، عفت زبان ندارد. چنین فردی قبل از هر کس همسرش را مورد حمله قرار می دهد و در برابر هر چیزی که مطابق میلش نباشد به ناسزاگویی می پردازد. بنابراین ، داشتن عفت زبان یکی از خصوصیات یک شوهر شایسته است.
فردی که خِسّت و بخل را بر خود و دیگران روا دارد ، شوهر خوبی نخواهد بود. بخشش و فراهم کردن رفاه و توسعه دادن به زندگی خانواده از طریق مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصیات یک شوهر خوب است. تهیه هدیه و کادو برای همسر از اعمالی است که یک شوهر شایسته به مناسبت های مختلف انجام می دهد.
6- مهمان نوازی :
مردی که نان خانه اش را کسی ندیده و درِ منزلش را به روی دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبی نخواهد بود. این مرد باید بداند همسرش که در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خویشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته ، نمی تواند با آنان قطع رابطه کند. بنابراین مهمان نوازی و معاشرت با خویشاوندان از صفات یک شوهر خوب است.
همانطور که شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد ، خودش نیز باید به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت کافی بنماید. خیلی از مردان به وضع ظاهر خود توجه ندارند و همیشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار می گیرند.
مرد باید از هرگونه پنهان کاری یا عدم صداقت با همسرش بری باشد؛ زن ، امین او و او ، امین زن باشد. در این صورت است که زندگی ، سعادت و خوشبختی را به دنبال خواهد داشت.
از ویژگی هایی که در شوهر اهمیت خاص دارد ، یکیوراثت و دیگریمحیط است که اصالت خانوادگی هر دو را در بر دارد. بنابراین دختران باید در نظر داشته باشند فردی را به شوهری برگزینند که از یک خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یک محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.
یکی از ویژگی های شوهر شایسته ، داشتن هوش و ذکاوت کافی و تخصص است. چنین شوهری آموزش لازم برای اشتغال به کسب حلال را دیده؛ و هر اندازه علم و کمالش بیشتر، و هوش و درایتش زیادتر باشد ، شایسته تر خواهد بود.خلاصه می توان گفت کهزن باید از ازدواج با مردی که دارای ضد ارزش های زیر است، خودداری کند.
1- شرابخوار ؛
2- بد اخلاق ؛
3- بد چشم و بی بند و بار؛
4- بدبین ("سوء ظن" ، نه "غیرت") ؛
5- خسیس ؛
6- بدون احساس مسئولیت ؛
7- تنبل؛
8- سفیه و ناهنجار؛
شایسته
برای حفظ هر نظامی هماهنگی ضروری است. بنابراین چنانچه زن با شوهر هماهنگی نداشته باشد و از او تبعیت ننماید ، نظام خانواده به هم خواهد خورد. بدیهی است هماهنگی زن با شوهر در اموری است که خارج از منطق و وظیفه نباشد ، و متقابلاً شوهر نیز باید در این هماهنگی، مقابله به مثل نماید.
یکی از انگیزه های مهم در ازدواج نیاز جنسی است که ضرورت دارد طرفین در ارضای این نیاز اقدام کنند.3- زینت و آرایش برای شوهر :زن باید برای جلب توجه شوهر به نظافت و آرایش خود برسد و لباس آراسته بپوشد. انجام این امر به قدری مهم است که در بعضی از موارد به از هم پاشیدگی اساس خانواده می انجامد. در اینجا لازم به یادآوری است که هیچ شوهری از زنی که برای دیگران خودآرایی و خودنمایی کند، خوشش نمی آید.
: زنان باید بدن خود را از نامحرم بپوشانند. یکی از عللی که در غرب بنیان خانواده را سست کرده و از هم گسیخته ، خودنمایی زنان با بدن های عریان است. مردان ایرانی ،حتی افراد بی بند و بار و به اصطلاح متجدد، زنی را که با اندام بدون پوشش و لباس های کوتاه و تنگ در برابر نامحرم ظاهر شود، برای همسری نمی پسندند.
زن باید از نظر فیزیکی سالم ، و از نظر زیبایی مورد پسند همسرش قرار گیرد. همسر زیبا و سالم با داشتن خصوصیات خلقی مناسب و سایر شایستگی ها، نعمتی است که مافوق آن متصور نیست.6- اصالت خانوادگی : چونوراثت و تربیت اساس رفتار انسان را تشکیل می دهد ، بنابراین منظور از اصالت خانوادگی آن است که دختر در خانواده ای مؤمن و با فرهنگ تربیت شده و از نظر وراثت نیز زمینه داشته باشد ؛ در این صورت متخلق به اخلاق حسنه خواهد بود.
زنی که یک عمر با مردی مصاحبت دارد، باید باهوش و خردمند باشد. عقل و خرد از ویژگی های زن شایسته است.امیرالمومنین علی (ع) فرمود: از ازدواج با زنی که کم خرد است خودداری کنید. زیرا مصاحبت او گرفتاری سختی است و فرزندان او ضایع و مهمل خواهند بود.در توضیح این مطلب باید گفت چون وراثت در میزان هوش مؤثر است بنابراین احتمال کم هوشی در کودکان با والدین کودن و کم هوش زیادتر است. وانگهی زن بی سواد یا کم سواد قادر به رفع نیازهای خانوادگی و به ویژه مسائل تربیتی فرزندان نخواهد بود.
همانطور که دیانت و تقوی و حُسن خلق از معیارهای شوهر شایسته است، برای زن نیز از جمله حسنات و ضوابط شایستگی به شمار می رود.
1- بی بند و بار؛
2- بی حجاب؛
3- بد اخلاق و عبوس؛
4- بی عفت؛
5- سفیه و ناهنجار؛
6- خودپسند و از خود راضی؛
7- کینه توز؛
8- لجباز و ناسازگار؛
9- بد زبان و درشت گفتار.
مراسم خواستگاری یکی از زیباترین مراسم در زندگی هر جوانی است. این نکته در مورد والدین نیز صدق می کند. بدین خاطر که با خواستگاری رفتن برای فرزندانشان، به یاد خاطرات خوب دوران جوانی خودشان می افتند. والدین گاهی از به یاد آوردن گذشته احساس لذت و شادکامی می کنند و گاهی هم با آه و اندوه از آن زمان یاد می کنند و در دل می گویند ای کاش قلم پایم می شکست و چنان روزی در زندگیم پیش نمی آمد.
طبیعی است که در مراسم خواستگاری، نوعی اضطراب و دلشوره در ذهن اعضای خانواده وجود دارد، به خصوص اگر دو خانواده نسبت به هم شناختی نداشته باشند، این اضطراب بیشتر خودنمایی خواهد کرد.
در هر مراسم خواستگاری، احتمالاً یکی از دو حالت زیر وجود دارد:
1- مراسم خواستگاری بدون شناخت قبلی از خانواده های طرفین .
2- مراسم خواستگاری با شناخت قبلی از خانواده طرفین.
درحالت اول، خانواده های دو طرف نسبت به هم هیچگونه شناختی ندارند، بنابراین لازم است در صورتی که خانواده دختر کاملاً بی خبر هستند، توسط خانواده پسر به هر وسیله ای که امکان داشته باشد، از جریان خواستگاری مطلع شوند و با تعیین وقت قبلی به خانه آنان بروند؛ به دلیل آنکه ممکن است، خانواده دختر در شرایط نامطلوبی باشند و آمادگی پذیرایی از خانواده پسر را نداشته باشد. در چنین شرایطی ارزیابی دو خانواده از همدیگر نابجا خواهد بود و خانواده دختر خیلی عصبانی خواهند بود که همین وضعیت ممکن است در زندگی بعدی آنان تأثیر ناخوشایندی داشته باشد و به عنوان یک خاطره بد در ذهن ها بماند، پس بهتر است به خاطر حفظ حرمت خود و احترام به خانواده دختر، قبلاً در مورد رفتن به خواستگاری به خانواده دختر اطلاع داد. دلیل دیگر آنکه اصلاً ممکن است خانواده دختر به خانواده پسر اجازه ورود ندهند، و شاید بتوان گفت که حق هم دارند، چون شناختی نسبت به آن خانواده در دست ندارند.
گاهی هم ممکن است برای مرتب کردن خانه، از خانواده پسر بخواهند که مدتی پشت در و یا در سالن پذیرایی منتظر باشند. خلاصه این که در یک کار از قبل تدارک دیده نشده ، اتفاقاتی که ممکن است بیفتد و تأثیرات خوب و یا بد آن، که در هر صورت چندان مطلوب نخواهند بود.
زمان خواستگاری بهتر است بعدازظهر و یا این که در ساعات اولیه شب باشد تا همه ی اعضای خانواده در منزل حضور داشته باشند ( البته در فصل های مختلف وضعیت متفاوت است.) در اولین جلسه خواستگاری، بهتر است که برای همراهی پسر، فقط از والدین او و کسی که معرف آنان است و احتمالاً با طرفین آشنایی دارد، استفاده شود و از همراه کردن اعضای دیگر فامیل ، مانند: عمو، دایی، عمه، خاله، خواهران و شوهران آنان و یا برادران و همسران آنان خودداری کرد، زیرا خانواده ها نسبت به هم شناختی ندارند و نمی دانند با چه کسی باید حرف بزنند و تصمیم گیرنده کیست. به هنگام پذیرایی نیز، ممکن است زیر نگاه های تیز لشگری از طایفه داماد، اتفاقاتی بیفتد. ضمن آنکه خانواده دختر نمی دانند پذیرایی را از کجا باید شروع کنند. گاهی هم در خانواده دختر بیش از یک دختر وجود دارد و هیچ یک از دو طرف هم نمی داند که دختر مورد نظر کدام است. البته در خانواده های چند دختری، ابتدا از دختر بزرگتر شروع می کنند که گاهی مورد پسند واقع نمی شود و بیشتر متوجه دختر بعدی می شوند که وضعیت او نیز وابسته به دختر بزرگتر خواهد بود.
پیشنهاد می شود که از واسطه جهت خواستگاری کمتر استفاده گردد. همچنین در صورتی که قبلاً به خانواده اطلاع داده شده و تعیین وقت گردیده است، بهتر است که از خانواده پسر در یک اطاق کوچک پذیرایی شود. اتفاقات بزرگ دنیا در اطاق های کوچک و دربسته ، طرح ریزی می گردد. بهتر است که در روز خواستگاری از چراغ های رنگین، نورافکن ها و لوسترهای بزرگ استفاده نشود و از چراغ های ساده استفاده شود.
بهتر است وسایل و مواد خوراکی مورد استفاده برای پذیرایی، خیلی ساده باشند. مثلاً از چای و نان شیرینی یا بیسکوئیت ساده استفاده شود که به راحتی در دهان جای بگیرد. ( از نان نخودچی یا شیرینی هایی که ممکن است در داخل گلو بپرد و ایجاد اشکال نماید استفاده نکنید.) برای پذیرایی از میوه های آبدار مثل انار و نیز شیرینی های بزرگ استفاده نشود که باعث زحمت می گردند، چون کلیه حرکات خانواده های طرفین زیر ذره بین قرار دارد و ثبت و ضبط می گردند.
ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد. بهتر است در مورد پسر ( داماد) هر آنچه واقعیت دارد بیان گردد. فقط واقعیت ها، زیرا مطالبی که برخلاف واقعیت باشد، به صورت پدیده ذهنی بدی در نظر خانواده دختر جلوه گر خواهد شد و به طور یقین در آینده ، زوج جوان با مشکل رو به رو خواهند شد و حتی ممکن است کارشان به طلاق بکشد. از طرف خانواده دختر هم باید شرح حال مختصری از وضعیت دختر از نظر سن، تحصیلات و بعضی خصوصیات خاص ارائه گردد.
رسم ادب این است که اگر طرف مقابل مورد قبول واقع نشد ، خانواده ها به هم اخم نکنند و قیافه عبوس به خود نگیرند، بلکه با لبخند و با رعایت احترام کامل و گفتن این جملات که «فعلاً رفع مزاحمت می کنیم و ان شاء ا... به زودی همدیگر را خواهیم دید» و یا «به شما خبر خواهیم داد» و با روبوسی از یکدیگر و با این فرض که دوستی بر دوستانشان اضافه شده است، یکدیگر را ترک نمایند.
البته این گونه خواستگاری به هیچ عنوان را توصیه نمی شود و بیشتر شبیه به خرید کالاست. وقتی شناختی در بین نباشد، طرفین نمی دانند که طرف مقابلشان چه کسی است، چطور زندگی می کند، چه تحصیلاتی دارد، در چه محیط اقتصادی و فرهنگی رشد کرده است، چه عقایدی دارد و بسیاری از مجهولات دیگری که پاسخ به هر کدام احتیاج به زمان طولانی دارد.
حالت دوم، خواستگاری با شناخت قبلی طرفین از یکدیگر است و در این نوع خواستگاری که خانواده های پسر و دختر از قبل با یکدیگر آشنا شده اند و نسبت به هم اطلاعاتی دارند، بهتر است نکات زیر رعایت گردد.
تاریخ آن از قبل تعیین شود و بهتراست که در ساعت های عصر یا اوایل شب صورت پذیرد. افراد کمتری خانواده پسر را همراهی نمایند و بهتر است از وابستگانی برای این کار استفاده شود که بتوانند خوب و منطقی صحبت کنند و تصمیم بگیرند. از نظر پوشش بهتر است که داماد یک لباس ساده و راحت بپوشد و احیاناً لباسی تهیه نکنند که نتواند در آن آرام بگیرد و در نتیجه مورد تمسخر واقع شود.
پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند. خانم ها لازم است به این نکته توجه کافی داشته باشند که مردان ایرانی پوشیده ترین لباس را می پسندند. لباس نباید طوری باشد که از شدت تنگی رو به پاره شدن برود! نوع آرایش بهتر است که بسیار ساده و متناسب با چهره ای شاخص فرهنگ و مذهب ایرانی باشد. اگر آرایش تند و غلیظ باشد، قضاوت خانواده پسر( داماد) چندان مناسب نخواهد بود.
در مراسم خواستگاری بهتر است که پسر چند شاخه گل کوچک، زیبا و با رنگ های شاد تهیه نماید و به هنگام ورود به خانه دختر روی میز بگذارد. به همه دختران توصیه می گردد که به هنگام خواستگاری، چای یا شیرینی را به اولین سرنوشت ساز زندگی، یعنی مادر داماد تعارف کنند، در کنار او بنشینند ، با او صحبت کنند، به سؤالات او پاسخ دهند و خلاصه آن که به او توجه کنند و چندان به پدر داماد نزدیک نشوند که ممکن است از همان اوایل باعث دردسر شوند.
لازم است که در جلسه اول خواستگاری فقط روی مسائل ازدواج صحبت شود و از بحث هایی که باعث اتلاف وقت می گردند و مسئله اصلی را به تعویق می اندازند، خودداردی نمایند.
به خانواده داماد توصیه می گردد که در همان اولین جلسه ، بعد از توافق ، هدایایی به عروس بدهند. میزان مهریه بستگی به وضعیت فکری ، اقتصادی و اجتماعی طرفین دارد.بسیار دیده شده که ایراداتی در رفتار و شخصیت دختر وجود داشته است که باید به طرف مقابل، مبلغی هم دستی داده شود تا با او ازدواج کند؛ یک دختر وسواسی که شب و روز فقط مشغول تمیز کردن دستهایش است، ولی از خانه داری هیچ گونه اطلاعی ندارد و حتی طرز تهیه نیمرو را بلد نیست، آیا می توان با او زندگی کرد؟ و یا پسری که شخصیتی متکی به والدینش دارد و اصلاً رشد فکری و اجتماعی او در حد بسیار پایینی می باشد تا اخلاقش ناپسند است و فحاشی می کند، حتی اگر میلیاردها مهریه دختر کند آیا ارزش ازدواج کردن دارد؟ در مقابل دخترانی هم هستند که ارزششان اصلاً در عدد و رقم نمی گنجد با معیارهای عادی نمی توان گوشه ای از شخصیت و رفتار و صفات خوب آنان را که مطبوع طبع هر ایرانی مشکل پسندی باشد بیان کرد.
خلاصه آنکه در زمینه مهریه می توان گفت که این سنتی لازم است و باید اجرا گردد. پس باید آنچه را عقل حکم می کند، انجام داد و نیز ارزش مادی و معنوی طرفین در نظر گرفته شود و در نهایت تصمیم با طرفین و توافق آنان است.
به طور کلی اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید. همچنین مجدداً به والدین ارجمند توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.
در طی مراسم خواستگاری نیز به نظرات و عقاید والدین دو طرف احترام گذاشته شود. با رعایت نکات بالا زوجی با سعادت در کنار یکدیگر خواهید بود که هر لحظه از زندگی مشترک برایتان ارزشمند، شیرین و فراموش نشدنی خواهد بود.
منبع : زن روز